مجله تفریحی سرگرمی دلفان



امروزه، روش‌های ارتباطی متعددی برای تماس یا صحبت با همکاران و اطرافیان وجود دارد و انتخاب روش ارتباطی، وابستگی زیادی به موقعیت دارد.

به‌لطف ظهور و گسترش فناوری، روش‌های ارتباطی بی‌شماری برای صحبت‌کردن با همکاران یا دوستان و آشنایان دراختیار ما قرار دارد. ازطرفی، گزینه‌های متعدد، ما را با چالش انتخاب بهترین روش روبه‌رو می‌کند. به‌عنوان مثال فرض کنید در زمان نیاز به تماس، به مخاطب ایمیل ارسال کنید و درنتیجه فرایند مکالمه، بدون دلیل خاصی طولانی شود. در نمونه‌ای دیگر، به مدیر جدید خود پیامک ارسال می‌کنید درصورتی‌که باید با ایمیل، حرفه‌ای‌بودن خود را نشان می‌دادید.

انتخاب گزینه‌های اشتباه تماسی، برای همه‌ی افراد چالشی مرسوم است. بسیاری اوقات، همین انتخاب اشتباه منجر به پایان روابط می‌شوند و شاید عواقب جبران‌ناپذیری برای مسیر شغلی داشته باشند. دراین‌میان، ارتباطات کاری اهمیت بیشتری دارند و انتخاب روش مناسب، حیاتی خواهد بود. در ادامه‌ی این مطلب اینفو به بررسی روش‌های ارتباطی مرسوم و شرایط استفاده یا عدم استفاده از هریک از آن‌ها می‌پردازیم.

۱- ارتباط رودررو

ارتباط مستثیم و رودررو هنوز بهترین روش ارتباطی محسوب می‌شود. فراموش نکنید که سایر روش‌ها همگی تلاش می‌کنند تا ظاهری شبیه به این ارتباط ایجاد کنند. درنتیجه بهتر است در همه‌ی موقعیت‌ها، ابتدا به‌دنبال ارتباط رودررو باشید.

درباره‌ی موقعیت استفاده از روش ارتباطی رودررو باید نکاتی را مدنظر داشت. به‌عنوان مثال با اینکه مراسم عمومی، فرصت‌های خوبی برای صحبت کردن با دیگران است، نمی‌تواند آن‌ را زمان مناسبی برای مکالمه‌ی رودررو با مدیر مستقیم یا هر فرد دیگر دانست. به‌جای چنین موقعیت‌هایی، به‌دنبال مکالمه‌های مستقیم دونفره در فضاهایی همچون دفتر کار، کافی‌شاپ یا حتی پارکینگ محل کار باشید.

مکالمه

فرصت‌های کوتاه و پیشنهاد جلسه‌های سریع به مدیران، می‌تواند گزینه‌ی جالب‌توجهی باشد. البته پیش از آنکه بدون اطلاع قبلی به دفتر مدیر مراجعه کنید، آشنایی کلی از رفتارها و اصول شخصی او در ارتباطات پیدا کنید. درنهایت چنین جلسه‌هایی می‌توانند نتایج قابل‌توجهی داشته باشند. تنها به یاد داشته باشید که در یک جلسه‌ی بدون برنامه، همه‌چیز باید سریع اتفاق بیافتد و شاید تنها ۳۰ ثانیه برای ارائه‌ی ایده‌ی خود فرصت داشته باشید. درنتیجه باید از قبل همه‌ی صحبت‌ها و ایده‌ها را آماده کنید.

۲- ایمیل

در دنیای کنونی، ارسال ایمیل یکی از پروتکل‌های استاندارد ارتباطی محسوب می‌شود. البته برای استفاده‌ی بهینه از این ابزار الکترونیکی، باید ابتدا مهارت‌های خود را توسعه دهید. نقطه‌ی قوت ایمیل، قابلیت پیاده‌سازی انواع ایده‌ها با جزئیات بالا است. در یک ایمیل می‌توانید هر پیامی را با هر سطح از جزئیات شرح دهید. انواع موضوعات از ارائه‌ی ایده، درخواست، تشکر و حتی ارسال دستورالعمل، به‌راحتی ازطریق ایمیل قابل انجام هستند.

چالش اصلی در ایمیل‌ها، ساختاردهی و روش نوشتن آن‌ها است. اگر ایمیل شما ساختار و نظم مناسب را نداشته باشد، هیچ‌کس تمایلی به خواندن آن نشان نمی‌دهد. برای اثرگذاری بیشتر، می‌توانید ایمیل‌ها را به‌صورتی دوستانه‌تر ارسال کنید. به‌عنوان مثالی از ساختارهای مفید در ایمیل‌ها نیز می‌توان به کوتاه‌کردن جمله‌ها اشاره کرد. قرار نیست که در ایمیل خود مقاله بنویسید، درنتیجه باید با عبارت‌های کوتاه و مفید، منظور خود را به بهترین نحو منتقل کنید.

ایمیل

۳- پیامک

پیام‌های متنی امروزه به روش‌های مرسومی در دنیای کسب‌وکار تبدیل شده‌اند؛ البته استفاده از آن‌ها نیاز به مهارت بالایی در کنترل زبان و لحن دارد. در بهترین حالت، پیامک را می‌توان روشی آسان و دوستانه برای برقراری ارتباط دانست. در انواع موقعیت‌ها نیز می‌توان از پیامک استفاده کرد. به‌عنوان مثال می‌توانید متنی دوستانه و به نشانه‌ی قدردانی به دوستی ارسال کنید یا حتی دلیل تأخیر احتمالی برای جلسه‌ی پیش‌رو را به مدیر اطلاع دهید. چنین پیام‌هایی، علائم سریعی هستند که مسئولیت‌پذیری را نشان می‌دهند.

پیامک روشی سریع برای نشان دادن مسئولیت‌پذیری است

علاوه‌بر پیام‌رسانی سریع، می‌توان از پیامک برای ارتباط با مشتریان نیز بهره برد. فراموش نکنید که منظور از پیامک، اپلیکیشن‌های پیام‌رسان نیز هستند. مطالعات نشان می‌دهد که اکثر مشتریان ارتباط مناسبی با بازاریاب‌هایی برقرار می‌کنند که از پیامک برای ارتباط استفاده کرده‌اند. به‌علاوه بسیاری از آن‌ها این نوع از ارتباط را بهتر و صمیمانه‌تر از ایمیل می‌دانند. حتی برخی مطالعات نشان می‌دهد که مشتری‌های پیامکی، نرخ تبدیل بالاتری برای خرید محصولات دارند.

پیامک با تمامی نقاط قوتی که ارائه می‌کند، ضعف‌هایی هم دارد. مثال‌های متعددی از افرادی وجود دارد که پیامک‌ها را به مقاصد اشتباه ارسال کرده‌اند و مسیر زندگی شغلی و شخصی خود را نابود کرده‌اند. فرض کنید پیامکی را به اشتباه به‌جای دوست خود به مدیرتان ارسال کنید، آیا آینده‌ی روشنی را انتظار خواهید داشت؟ درنتیجه پیش از ارسال هر پیامک، چند بار متن و مقصد آن را بررسی کنید. درواقع اجازه ندهید که سریع بودن این روش، منجر به بی‌دقتی در ارتباط شود.

sms

۴- تماس تلفنی یا پیام صوتی

تماس تلفنی بسته به موقعیت می‌تواند راهگشا باشد. اگر ارتباط نزدیکی با مخاطب دارید، می‌توانید با او تماس تلفنی شخصی داشته باشید. درمقابل اگر شناخت کافی نسبت به فرد مورد نظر ندارید، تماس با شماره‌ی شخصی انتخاب جالبی نخواهد بود. به‌عنوان مثال تماس با مدیر یا معاون یک شرکت برای مصاحبه‌ی استخدامی، انتخاب مناسبی نیست.

با افزایش استفاده از اپلیکیشن‌های پیام‌رسان، پیام‌های صوتی هم با استقبال مناسبی روبه‌رو شده‌اند. در انتخاب این روش‌ها هم باید با دقت عمل کنید و موقعیت و آشنایی مخاطب را در نظر بگیرید. به‌عنوان مثال مدیر سازمان زمان کافی برای گوش‌دادن به پیام‌های صوتی ندارد و به احتمال زیاد برداشت مناسبی هم از شخصیت شما نخواهد داشت.

ارتباطات به‌عنوان پایه‌ی مهمی از جوامع شناخته می‌شود. وقتی ارتباط در میان اعضای گروه‌ها از بین برود، نمی‌توان به آینده‌ی آن‌ها امیدوار بود. درنهایت انتخاب مناسب روش‌های ارتباطی به حفظ یکپارچگی گروه و جامعه کمک می‌کند و به‌همین ترتیب، انتخاب غلط می‌تواند روابط را وارد مراحل نگران‌کننده‌ای بکند.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

اگر عکس سفید و سیاه می اندازید باید از پوشیدن لباس سفید و یا سیاه خودداری کنید زیرا اگر عکاستان مجبور شود در طول روتوش یا چاپ عکس، آن را روشن تر و یا تیره تر کند ممکن است با مشکل مواجه شود. به جای استفاده کردن از رنگ‌های سفید و سیاه، از رنگ‌های سایه دار مثل سبز تیره، قرمز و بنفش که در عکس سیاه و سفید به رنگ مشکی و خاکستری دیده می‌شوند استفاده کنید.


لباس های ساده و رنگ‌های آرام استفاده کنید

چه عکس سیاه و سفید می اندازید و چه عکس رنگی، باید از رنگها و لباس‌هایی استفاده کنید که بیش از حد جلب توجه نکنند تا به جای لباسهایتان، صورت زیبای شما جلب توجه کند و در مرکز دید بیننده قرار بگیرد. لباسهای ساده و رنگهای آرام باعث می‌شود صورت شما بیشتر جلوه کند.

البته در موقع انتخاب لباس حتما” به تن رنگی پوستتان هم توجه کنید و لباسی انتخاب کنید که مناسب رنگ پوستتان باشد. مثلا” آنهایی که پوست سبزه دارند با پوشیدن لباسهای سفید و کرم فوق العاده می شوند در حالیکه کسانی که پوست روشن تری دارند با لباسهای پر رنگ تر زیباتر می شوند. در نهایت مهم تر از همه این است که از لباسی استفاده کنید که در آن کاملا” اعتماد به نفس دارید زیرا همه می دانیم که هیچ چیز زیباتر از اعتماد به نفس نیست.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

گوشی پیکسل

کاربران گوشی های اندروید معمولا پس از مدتی که گوشی جدید را راه اندازی می کنند، از کند شدن گوشی شان گلایه مند می شوند. از آنجایی که برنامه های مختلف به طور مستمر مقداری از فضای گوشی را اشغال می کنند موجب کند شدن گوشی می شوند.

اما راهکارهای متعددی برای افزایش سرعت گوشی اندرویدی وجود دارد. نخستین راهکار آزاد سازی فضای اشغال شده توسط اپ های مختلف است. برای این کار کافیست به تنظیمات گوشی قسمت برنامه ها بروید و حافظه پنهان هر اپلیکیشن را به صورت جداگانه حذف کنید بیشترین فضا را معمولا تلگرام و اینستاگرام اشغال می کنند.

اما راهکار دیگری که قصد آموزش آنرا داریم مربوط به تنظیمات مخفی اندروید است که مخصوص توسعه دهنده ها می باشد.

برای فعال کردن تنظیمات توسعه دهنده یا Developer Setting، با رفتن به قسمت در اینجا می توانید نسخه Android خود، شماره مدل و سطح پچ امنیتی Android را در بین سایر موارد مشاهده کنید. اما آنچه که ما دنبال آن هستیم شماره ساخت است.

برای ورود به تنظیمات برنامه ساز به بخش Setting application بروید و وارد قسمت About phone یا درباره دستگاه شوید. هنگامی که وارد صفحات جدید می شوید، مراقب باشید، زیرا برخی از این تنظیمات می توانند پس از خروج شما روی دستگاه کارهای عجیب و غریبی انجام دهند. اما نیازی به نگرانی نیست، چون میتوان انها را دوباره غیرفعال کرد.

یکی از مواردی که می توانید برای سرعت بخشیدن بیشتر به گوشی انجام دهید، مقیاس حرکت پنجره ها یا Window animation scale یا transition animation scale یا مقیاس مدت زمان انیمیشن است.

اولین تاثیر این کار بر روی سرعت پنجره های باز شونده و پاپ آپ است. می توانید این زمان را کمتر کنید تا حرکت میان پنجره ها برایتان تسهیل بخشیده شود. همچنین باز شدن اپلیکیشن ها نیز روان تر خواهد. تاثیر این کار را بر روی دیگر بخش های سیستم همانند اسکرول کردن، پایین امدن بخش نوتیفیکیشن، یا بستن برنامه ها نیز مشاهده خواهید کرد.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

نقش هوش هیجانی در پیشرفت افراد

بارها و بارها انواع هوش و اسامی آن را شنیده اید. انسان عقل و هوشش درآمیخته ای از انواع هوش های مختلف است که تقریبا هشت نوع هوش را در بر می گیرد.

برای هنرمند، برنامه نویس، مدیر دکتر، ورزشکار یا خلبان شدن چه نوع هوش لازم است؟

هوش کلامی – زبانی

توانایی و استعداد به کارگیری شفاهی یا کتبی کلمات و واژه‌های موثر در موقعیت‌های گوناگون را هوش کلامی یا زبانی می‌دانند. کسانی که بازی با کلمات را بخوبی بلدند و آنها را به زیبایی به کار می‌برند، حافظه خوبی برای به خاطر سپردن تاریخ‌ها و نام‌ها دارند، زیاد صحبت می‌کنند و داستان‌ها و طنز‌های خنده‌دار را بموقع به یاد می‌آورند، چنین هوشی دارند. این اشخاص برای استدلال و مباحثه، سخنرانی یا ارائه شفاهی مطالب، گزارشگری، بازی با کلمات و مجری‌گری، ارائه سمینار و… بسیار مستعدند.

هوش منطقی – ریاضی

داشتن تفکری بالا برای استدلال و استنتاج یا درک علت و معلولی و علاقه‌مندی به مسائلی بر پایه منطق از ویژگی‌های کسانی است که چنین هوشی دارند. همچنین کسانی که فرمول عملیات‌های ریاضی را براحتی درک می‌کنند و ترفند‌های استراتژی را براحتی به بازی می‌گیرند، نمودارها و قیاس‌های ریاضی را برای شرح دادن به کار می‌برند، به دنبال کشف حقیقت از روی علل، واکنش‌ها یا عواقب یک فعل هستند و در کل از استدلال و یافتن دلایل واقعی لذت می‌برند و دوست دارند مراحل و اتفاقات بعدی را پیش‌بینی کنند و به کنش‌ها و واکنش‌ها فکر می‌کنند، هوش منطقی و ریاضی بالایی دارند.  حل معماها، رمزگشایی و کشف کدها، یادگیری علوم، حل مسائل و انجام محاسبات آماری و بازی‌ با اعداد از زمینه‌های مورد علاقه این گروه است. شغل‌های مناسب این گروه هم، ریاضیدان، برنامه‌نویس رایانه، مهندس، حسابدار و… است.

هوش جسمانی – جنبشی

توانایی به کارگیری بدن برای برقراری ارتباط و مهار آن برای انجام حرکاتی سخت یا حرکاتی بسیار ظریف و منظم را هوش جسمانی جنبشی می‌نامند. مثلاً یک فوتبالیست حرفه‌ای دارای استعدادی باور نکردنی در کنترل و تسلط بر پاهایش در مهار یک توپ است. خلاصه که این اشخاص به تحرک و پویایی نیاز دارند و می‌توانند یک ورزشکار، هنرپیشه سینما یا تئاتر، هنرمند، جراح و… شوند.

هوش فضایی یا دیداری

این نوع هوش به مفهوم داشتن استدلال‌های فضایی، دستکاری تصاویر گرافیکی یا دیدن تصاویر بصری به شیوه‌ای ذهنی است.کسانی که قدرت بصری و فضایی بالا و ظرفیت تفکر سه بعدی، تصویرسازی یا تجسم ذهنی اشکال را دارند و نسبت به اشکال و رنگ‌ها حساس‌ترند، خود را در فضا قرار می‌دهند و تجسم می‌کنند، تصویرسازان خوبی می‌شوند.  آنان می‌توانند کاشف و کاوشگر دریایی، خلبان، مجسمه‌ساز، نقاش یا طراح حرفه‌ای شوند. از زمینه‌های مورد علاقه‌شان هنر است، مربی خوبی برای تیم‌های ورزشی هستند و در رسانه‌های گرافیکی، مونتاژ فیلم‌ها، مجسمه‌سازی، ورزش و تمریناتی مانند موج سواری با کایت یا ورزش‌های زمستانی، دوچرخه سواری، رانندگی و… موفق‌اند.

هوش موسیقایی

هوش موسیقایی به مفهوم داشتن ظرفیت بالا برای درک انواع ریتم‌ و اصوات است. چنین اشخاصی نسبت به موسیقی‌ و اصوات احساس بیشتری دارند. این هوش در اشخاصی یافت می‌شود که علاقه زیادی به نواختن یک یا چند ساز دارند، آهنگ می‌نویسند، از اجرای یک قطعه موسیقی لذت می‌برند و هیجانات و احساساتشان را با شنیدن موزیک، زنده نگه می‌دارند. هماهنگی با گروه و شرکت در کنسرت‌ها، خواندن آواز، نواختن ساز و… از زمینه‌های فعالیت آنان است.

هوش میان فردی یا ارتباط با دیگران

داشتن ظرفیت بالا برای تعامل و برقراری ارتباط با دیگران، درک روحیات و خصوصیات اخلاقی‌شان و در نظر گرفتن اهداف، انگیزه‌ها و احساسات آنها به معنی هوش میان فردی است. اشخاصی که برای شنیدن سخنان مردم گوشی شنوا دارند، دارای چنین هوشی‌اند. آنان براحتی با مردم تماس برقرار می‌کنند، دوست دارند با سخنان خود در ذهن دیگران نفوذ کنند، قدرت سازماندهی خوبی دارند، برای از بین بردن تضادها و حل مناقشات مهارت خاصی دارند، عاشق کارهای گروهی هستند و برای یادگیری به دیگران نیاز دارند. آنان می‌توانند روانشناسی خوب، رهبر یک تیم یا مدیر پروژه شوند، می‌توانند دوستان زیادی داشته باشند، مشاوری ایده‌آل باشند، در انجمن‌ها شرکت می‌کنند و به دنبال درک نگرانی‌های دیگران‌اند.

هوش درون فردی یا شناخت از خود

چنین هوشی در کسانی دیده می‌شود که شناخت خوبی از خود، نقاط ضعف و قوتشان دارند، در نتیجه اعتماد به نفس، همچنین نظم و انظباط شخصی ایده‌آلی دارند و تنها بر اساس داشته‌هایشان عمل می‌کنند. چنین اشخاصی پیش از هر اقدامی، فکر می‌کنند و اهداف و منافع خاصی را دنبال و برای آنها تصمیم‌گیری می‌کنند. دفتر خاطرات می‌نویسند و روی شناخت هرچه بیشتر خود کار می‌کنند، زمان‌هایی را در تنهایی می‌گذرانند و به مدیتیشن علاقه‌مندند.

هوش طبیعی

این نوع هوش به معنی داشتن گنجایش فراوان برای توجه به جهان زنده، حیوانات، گونه‌های گیاهی و درک ایستم و… است. شکارچیان و بومیان برخی مناطق که می‌دانند چگونه با طبیعت همزیستی کنند، طبیعت‌شناسان و معتقدان به فلسفه طبیعت، همچنین عکاسان طبیعت دارای چنین هوشی هستند. چنین اشخاصی توانایی خاصی برای طبقه‌بندی گیاهان و جانوران از روی مشخصات و جزئیات هر گونه دارند. مثلاً یک گیاه شناس، صدها نوع از گیاهان و قارچ‌ها را می‌شناسد و نام‌ها و خصوصیات آنها را بخوبی به ذهن می‌سپارد.

مجله تفریحی سرگرمی دلفان

هوش علمیبیشتر ما در موقعیت های گوناگون، گرفته از یک مصاحبه ی کاری و یا شرکت در جلسه ای مهم و حتی یک قرار دوستانه علاقه مند هستیم، که باهوش و البته باهوش تر به نظر برسیم.

در مدرسه می خواهیم در نظر معلم و دیگر دانش آموزان باهوش به نظر رسیده و افراد جدیدی را که می بینیم، تحت تاثیر خود قرار دهیم.

اما برای این که باهوش تر به نظر برسیم، چه راهکارهایی می تواند موثر باشد؟

۱- دهان خود را بسته نگاه دارید!

پیش از هر چیزی به شما توصیه می کنیم که کمتر حرف زده و بیشتر شنونده باشید. حتما این کنایه قدیمی را شنیده اید که ما دو گوش و تنها یک زبان داریم. شاید در ابتدا کنترل کردن چنین روندی در گفت و گوها سخت به نظر برسد، اما اگر به حکمت آن پی ببرید، حتما کار ساده تر خواهد شد. به طور کلی شنونده بودن و گوش دادن یک مهارت است که رفته رفته در طی زمان آن را خواهید آموخت.
با رعایت این اصل، شما پاسخی کاملا درخور و مناسب به بحث و گفتگو داده و هوشمندانه تر برخورد خواهید کرد.
طوری به صحبت های طرف مقابل گوش دهید، که بخواهید معنای آن چه وی می گوید را درک کرده و مثل بیشتر مردم تنها در انتظار لحظه ی آتش آزاد خود نبوده و به فکر آن چه می خواهید بلافاصله بگویید، نباشید!

۲- سوالات ساده اما هدفمند بپرسید!

سوال پرسیدن همیشه به این معنا نیست که شما پاسخ را نمی دانید. اما می تواند به این منظور مطرح شود که شما می خواهید بیشتر درباره ی موضع و مفهومی که طرف مقابل مطرح کرده، آگاهی پیدا کنید. تلاش برای دریافت اطلاعات بیشتر غالبا کاری ست که افراد باهوش انجام داده و در یک بحث به هیچ وجه به صورت منفعل و خنثی عمل نمی کنند.
اگر دقت کرده باشید در کلاس های درس، همیشه دانش آموزان باهوش و ممتاز هستند که سوالات بیشتری مطرح کرده و تعدادی که توجه زیادی به درس ندارند، معمولا سوالی نیز برایشان پیش نمی آید.

در مطرح کردن پرسش های خود موارد زیر را در نظر داشته باشید:

– سوالات مرتبط بپرسید. و از پرسیدن سوالاتی که نشان می دهد تمرکز کافی روی بحث نداشته اید، بپرهیزید.
– سوالات مختصر بپرسید. تلاش کنید تا سوالات شما گیج کننده نبوده و به نوعی بحث را به جاده خاکی هدایت نکند

۳- ارتباط چشمی را همیشه نگاه دارید

آیا تا به حال با افرادی روبرو شده اید که هنگام راه رفتن سر خود را به زیر افکنده و یا اشخاصی که بی جهت به شما زل می زنند؟ هر دوی این ها رفتاری ناخوشایند و منفی هستند.
قدم زدن در حالی که چشمانتان به زمین دوخته شده، عدم اطمینان و اعتماد به نفس را نشان می دهد. و زل زدن بی جهت به چشمان دیگران نیز به نوعی گستاخی و هتک حرمت محسوب می شود.
میانه روی در اینجا توصیه می شود. وقتی با کسی صحبت می کنید به چشمان وی نگاه کرده و هر از گاهی نیز نگاهتان را به اطرافیان بچرخانید. به علاوه اگر با کسی کاملا صمیمی نیستید، از خیره شدن های طولانی به چشمان وی دوری نمایید.

۴- به طور موثر از نقل قول استفاده کنید

اگر اهل مطالعه باشید، با استفاده از نقل قول هایی از افراد مشهور، می توانید به صحبت های خود اعتبار بیشتری بخشیده و به نوعی قراینی از سخنوران معتبر ضامن گفتار خود سازید.

۵- همیشه بوی خوش دهید

بارها و بارها از زبان بانوان شنیده ایم، که آقایانی که بوش خوش می دهند، جذاب تر و قابل اعتمادتر به نظر می رسند. بوی خوش همیشه با تصور پاکیزگی، نظم و رعایت آداب و ادب است.
جانینا شوبرت، که یک دانشمند عصب شناسی ست، تحقیقی بین جذابیت و بوی خوش افراد انجام داده و عنوان ساخته است: ” بوی خوش و جذابیت چهره، در یک نقطه ی تلاقی به هم می رسند.”

۶- همیشه لباس مرتب و مناسب موقعیت بر تن کنید

این کاملا صحیح است که پوشیدن لباس شایسته و شیک همیشه موثر خواهد بود. اما این را نیز باید در نظر داشته باشید که با پوشیدن لباس های نامناسب با موقعیت هایی که در آن قرار می گیرید، ولو این که شیک و جذاب باشند، سخت شرایط خود را به خطر خواهید افکند.
توقع نداریم که برای رفتن به پمپ بنزین کت و شلوار بپوشید، اما حتما حتی برای رفتن به پمپ بنزین نیز می باید به پوشش خود توجه کافی به خرج دهید.

یک نکته ی طلایی

اگر قرار است در یک جلسه ی رسمی و یا مصاحبه ی کاری حضور به هم برسانید، به یاد داشته باشید که مطالعاتی که دانشگاه ویسکانسین در سال ۲۰۰۸ میلادی انجام داده، توصیه می کند:
افرادی که لباس بیشتری بر تن داشتند، از نظر شرکت کنندگان در این مطالعه هوشمندانه تر عمل کرده و باهوش تر به نظر می رسند.

به نکات زیر دقت داشته باشید:

– زمانی که امکانش وجود دارد حتما زیر کت خود از یک ژاکت یا جلیقه استفاده نمایید.
– کفش های براق و نه خیلی حجیم مناسب به نظر می رسند.
– استفاده ی زیاد از رنگ های روشن در پوشش در جلسات رسمی جالب نخواهد بود.

۷- کمی از رنگ قرمز استفاده کنید.

شما می توانید در پوشش خود کمی از رنگ قرمز استفاده کنید. به واقع رنگ قرمز نشانه ای از اقتدار بوده و شما را محکم تر نشان می دهد. اگر دقت کرده باشید در بیشتر پرچم های دنیا نیز رنگ قرمز به کار گرفته شده است. ۱۹۲ کشور مستقل در جهان وجود دارد که بیش از ۷۷ دصد این کشورها، در پرچم خود از رنگ قرمز بهره برده اند. در حقیقت این کشورها می خواسته اند با به کار بردن رنگ قرمز، قدرت ملت خود را به رخ بکشند.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

برقراری ارتباط مؤثر با همکارها و ذی‌نفعان سازمان به حل بهتر مشکلات، رسیدن به توافق و موفقیت در مذاکره‌ها کمک می‌کند.

ارتباط مؤثر با سرمایه‌گذارها، همکارها، کارمندان، نماینده‌ها و مشتریان، معیار تعیین‌کننده‌ای در موفقیت رهبران استارتاپ است. ساموئل دینار و لاورنس ساسکایند، مؤلفان مقاله‌ی مذاکره در کارآفرینی: درک و مدیریت روابط تعیین‌کننده در موفقیت کارآفرین، به هشت خطای متداول در مذاکره‌ها اشاره می‌کنند.

کارآفرینان نوپا برای رسیدن به موفقیت، باید همان اندازه که به بایدها اهمیت می‌دهند به نبایدها هم اهمیت بدهند. براساس آمار، هرچقدر سن کارآفرین هنگام راه‌اندازی یک کسب‌وکار بالاتر باشد، احتمال موفقیت او هم بالاتر خواهد رفت.

براساس مقاله‌ی کلوگ اینسایت که به بررسی فهرست ۲.۷ میلیونی بنیان‌گذاران شرکت‌ها پرداخته است (بعضی از شرکت‌هایی که یک کارمند دارند هم در این بررسی درنظر گرفته شده‌اند)، میانگین سنی موفق‌ترین کارآفرین‌ها، حتی در حوزه‌ی فناوری هم به ۴۵ سال می‌رسد. به نقل از بنجامین جونز، استاد استراتژی دانشکده‌ی کلوگ:

کارآفرینان جوان‌تر درک بهتری از فناوری دارند و بهتر می‌توانند تقاضای مشتری را برآورده کنند؛ اما از طرفی، تجربه‌ی بیشتر هم نتایج بهتری را به‌دنبال دارد.

مهارت مذاکره

به‌طورکلی تجربه‌ی افراد مسن‌تر در مسائلی مثل توسعه‌ی کسب‌وکار، رهبری و حل مسئله بیشتر است. با اینکه کارآفرینان مسن‌تر، در مورد گرایش‌های مصرف‌کننده به‌ویژه عادت‌های نسل جوان اطلاعات کمتری دارند اما باز هم تجربه‌ی آن‌ها در زمینه‌ی فرصت‌های کسب‌وکار بیشتر است.

بااین‌حال به‌عنوان کارآفرین جوان باز هم می‌توانید مشکلات را شکست دهید و نبود تجربه به‌معنی عقب‌نشینی نیست. ساموئل دینار و لاورنس ساسکایند، مؤلفان مقاله‌ی مذاکره‌ی کارآفرینی، در این مقاله یک مجموعه مهارت برای کارآفرینان تعریف می‌کنند.

دینار بنیان‌گذار و رئیس Meedance، مشاور و عضو هیئت‌مدیره، سرمایه‌گذار و همین‌طور مشاور برنامه‌ی مذاکره‌ی دانشکده‌ی حقوق هاروارد و مؤسسه‌ی گفتگوی هاروارد است. ساسکایند هم استاد برنامه‌ریزی شهری دانشگاه MIT و سرپرست علوم مشارکتی MIT است.

این دو مؤلف، به معرفی هشت خطا پرداخته و نشان می‌دهند این خطاها چگونه می‌توانند تلاش‌هایی مثل ایده‌های خوب، رسیدن به توافق، استخدام مدیران مناسب، دسترسی به شرکا و عقد معامله‌ها را به خطر بیندازند.

البته نباید ناامید بشوید. این خطاها متداول‌ترین‌ خطاها در میان بنیان‌گذاران، کارآفرینان و نسل جدید توسعه‌دهندگان هستند و مسائلی مثل احساسات، عدم قطعیت، پیچیدگی و روابط در آن‌ها دخالت دارند.

خطای ۱ و راه‌حل: کارآفرینان خودمحور هستند

ازآنجاکه کارآفرینان هنگام توسعه‌ی کسب‌وکار به‌شدت متمرکز بر منافع خود هستند، اغلب نسبت به شناخت نیازها و اولویت‌های همکاران و روابط خود عاجز هستند. دیدگاه کورکورانه نسبت به منافع شخصی و امیال، مانع از تشخیص سرنخ‌های پیشرفت و رسیدن به خروجی‌های بهتر می‌شود. بهترین روش برای تعادل بین خواسته‌های خود و دیگران، توسعه‌ی فرهنگ شرکت بر مبنای تعادل است.

دینار و ساسکایند، شفاف‌سازی منافع اشخاص و کارمندان سازمان را به کارآفرینان توصیه می‌کنند. تهیه‌ی نقشه‌ی خواسته‌ها و نیازها مبنایی برای دادوستدها و ایجاد ارزش هستند. به فرصت‌های منافع مشترک فکر کنید. در قدم بعدی از این تعادل به‌عنوان ابزار مذاکره استفاده کنید.

خطای ۲ و راه‌حل: کارآفرینان به‌شدت خوش‌بین هستند و اعتمادبه‌نفس بالایی دارند

اغلب کارآفرین‌ها اعتمادبه‌نفس بسیار بالایی دارند. آن‌ها به‌شدت معتقدند درنهایت موفق خواهند شد (باوجود آمار موجود در مورد نرخ شکست‌ کسب‌وکار). به‌دلیل همین اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد، بسیاری از آن‌ها در تشخیص شرایط مناسب قراردادها دچار مشکل می‌شوند. همیشه باید بدترین شرایط و جزئیات را درنظر بگیرید، حتی اگر این احتیاط مسیر رسیدن به نتیجه و قرارداد را طولانی کند؛ اما درنهایت به سود خود کار خواهید کرد.

به عقیده‌ی دینار و ساسکایند، آماده‌سازی یکی از نکات کلیدی مذاکره‌ی موفق است. آماده‌سازی مناسب در پیشگیری از خطا به شما کمک می‌کند. آماده‌سازی به‌معنی تمرکز بر منافع، فرصت‌ها، ریسک‌ها، موانع و اقدامات بالقوه است. پیشگیری هم نیازمند تکرار و تمرین برای آمادگی فیزیکی و ذهنی و تبدیل تئوری به عمل است. همیشه از فهرست یادآور استفاده کنید.

خطای ۳ و راه‌حل: کارآفرین‌ها نیاز به برنده شدن دارند

برنده شدن، هدف اصلی بسیاری از کارآفرین‌ها است. آن‌ها در مورد برتری شرکا و تبدیل‌شدن مذاکره‌ به روابط یک‌طرفه، نگران هستند و ارزش معامله‌های آینده را نادیده می‌گیرند. همیشه نگاهی روبه‌جلو داشته باشید و برای سناریوهای دورتر برنامه‌ریزی کنید. تصمیم‌ها اغلب منجر به سوابق پایدار می‌شوند؛ بنابراین قبل از اتخاذ تصمیم‌های مهم، به پیامدهای طولانی‌مدت فکر کنید.

خطای ۴ و راه‌حل: کارآفرین‌ها به‌دنبال راه‌حل‌های سریع می‌روند

کارآفرین‌ها سعی می‌کنند تحت‌فشار تمام کارها را به خوبی انجام دهند. آن‌ها حس می‌کنند باید به سرعت تصمیم‌گیری کنند و در کار خود پیش بروند. آن‌ها به‌جای بررسی گزینه‌های بیشتر و مزایای دیگر، به‌دنبال راه‌حل‌ سریع می‌روند. سریع‌ترین راه‌حل همیشه بهترین نتیجه را نخواهد داشت. حتی اگر زمان رو به پایان است از تصمیم‌گیری صحیح خود مطمئن شوید.

خطاهای مذاکره

خطای ۵ و راه‌حل: کارآفرینان به‌تنهایی کار می‌کنند

درصورتی‌که روحیه‌ی مستقل کارآفرین‌ها غالب شود، به‌جای م با ذی‌نفعان و مشاورها به‌تنهایی با شرایط روبه‌رو می‌شوند، دیدگاه‌های غیرمنطقی را اتخاذ می‌کنند و گاهی اوقات احساسی وارد عمل می‌شوند؛ و متوجه نیستند که مذاکره فرآیندی سازمانی است نه فردی. اما باید سعی کنند از اشتباهات به سود خود استفاده کنند و با تیم خود م کنند.

خطای ۷ وراه‌حل: پافشاری بیش‌ازحد

بسیاری از کارآفرین‌ها دیدگاه تونلی دارند. برای مثال تنها بر سر قیمت مذاکره می‌کنند. درنتیجه موقعیت تهاجمی و تک‌بعدی پیدا می‌کنند و معیارهای ارزش‌زای دیگر را فراموش می‌کنند. دیمار و ساسکایند، اتخاذ دیدگاه‌های متعدد از جمله همراهی با یکی از اعضای تیم در جلسه را توصیه می‌کنند. عضوی که بتواند بین جلسات و هنگام استراحت به آن‌ها مشاوره بدهد. در دنیای امروزی می‌توانید در طول جلسه به اعضای تیم خود پیام بدهید و از توافق با آن‌ها مطمئن شوید یا از دیدگاه‌های متفاوت آن‌ها استفاده کنید.

خطای ۷ و راه‌‌حل: کارآفرینان به‌شدت به شهود مستقیم وابسته هستند

در صورتی که مذاکره طبق برنامه‌ریزی پیش نرود، بسیاری از کارآفرین‌ها به شهود خود تکیه می‌کنند؛ اما وقتی به شهود خود اعتماد می‌کند، آن را در عمل منعکس نمی‌کنند؛ بنابراین در صورت اشتباه، دیگران را سرزنش می‌کنند. بدتر از هرچیز به‌دلیل عدم استفاده از تجربیات، ممکن است در آینده هم اشتباهات خود را تکرار کنند. کارآفرین‌ها باید سعی کنند از شکاف‌ها و خطاها به‌عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنند.

خطای ۸ و راه‌حل: کارآفرین‌ها احساسات خود را انکار می‌کنند

اغلب کارآفرین‌ها درکی قوی از عدالت دارند؛ اما گاهی اوقات، اسیر خطاهای احساسی یا انحراف‌های شناختی می‌شوند. این مسئله برای کارآفرین‌هایی که ارتباط احساس (و خودآگاه) را در مذاکره نادیده می‌گیرند، مشکل‌ساز خواهد شد. گاهی کارآفرین‌ها به بهانه‌ی کسب‌وکار، بیش‌ازاندازه از قدرت‌ و اختیارت رسمی خود استفاده می‌کنند و قادر به کنترل احساسات خود نیستند. درک و مدیریت روابط کسب‌وکار به شما در شناخت موفقیت کارآفرینانه کمک خواهد کرد.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

انسان‌های امروزی اغلب چیزهایی که می‌شنوند، به‌سرعت فراموش می‌کنند. چگونه می‌توانید مطمئن شوید مخاطبان به ایده‌ها و افکار مهم شما توجه دارند؟

هرروز زمان زیادی مشغول شنیدن هستیم. درواقع، ۵۵ درصد از روز ما صرف شنیدن می‌شود و بین ۲۰ هزار تا ۳۰ هزار کلمه را می‌شنویم. جریان گفتن و شنیدن به‌همین سادگی نیست. مخاطبان فقط یک‌پنجم از حرف‌های ما را به ذهن می‌سپارند. بیشتر حرفی که می‌زنیم، از یک گوش آن‌ها وارد و از گوش دیگر خارج می‌شود. شاید مردم به ما نگاه کنند و حرف‌هایمان را بشنوند؛ اما واقعا به‌گفته‌هایمان گوش نمی‌دهند و آن‌ها را خیلی زود فراموش می‌کنند.

راز مجذوب نگه‌داشتن دیگران و موفقیت در بیان مؤثر ایده‌ها، این است که مردم را به تعامل وادار کنید؛ یعنی آن‌ها را درگیر سخنرانی یا صحبت‌های خود کنید. درادامه، پنج نکته‌ی مهم را برای این هدف به شما یادآوری می‌کنیم.

BE AUDIENCE-CENTERED

۱. مخاطب‌محور باشید

اگر به مردم نشان دهید به حرف آن‌ها گوش‌ داده‌اید، آن‌ها نیز به شما گوش می‌دهند؛ پس، باید شواهدی مبنی‌بر این امر بیاورید. برخی از سخنرانان برای اینکه توجه خود را به حرف‌های قبلی مخاطبان ثابت کنند، افکار خود را با چنین جملاتی آغاز می‌کنند: «همان‌طورکه امی گفت…» یا «اگر حرف‌های مار را جمع‌بندی کنیم…». گرچه این راهکار مخاطب را درگیر می‌کند، متأسفانه باعث می‌شود ایده و افکار شما دنباله‌رو ایده‌ی دیگران به‌نظر برسد.

باوجوداین، می‌توانید به کمک روشی مؤثرتر به مخاطبان نشان دهید به سخنان آنان گوش‌ داده‌اید. بهتر است صحبت‌های خود را با چیزی فراتر از صحبت اشخاص قبلی آغاز کنید؛ مثلا اگر می‌خواهید ایده‌ی خود را معرفی کنید، می‌توانید بگویید: «من با حرف آقای …درباره‌ی پیشرفت پروژه موافقم و برنامه‌ای برای انجام این کار دارم» یا «من در بخشی از تحقیقاتم، نظر تک‌تک شما را به‌صورت جداگانه جویا شدم و همه‌ی پیشنهاد‌هایتان را به برنامه‌ی بزرگ‌تر خودم اضافه کردم». بدین‌ترتیب، به مخاطبان اعتبار می‌دهید؛ اما درعین‌حال، مسئولیت و اعتبار ایده‌ی خود را نیز حفظ می‌کنید.

۲. پیام روشنی داشته باشید

اگر پیام مهم و واضحی داشته باشید که برای مخاطبان درک‌کردنی باشد، آن‌ها به‌احتمال بیشتری به حرف شما گوش می‌دهند. برای اطمینان از اینکه مخاطبان واقعا حرف شما را شنیده‌اند، می‌توانید از چنین واژه‌ها و اصطلاحاتی استفاده کنید: «از دید من…» و «پیام اصلی من این است که…» و « من معتقدم که…». همچنین، می‌توانید به‌سادگی بگویید: « نکته‌ی مهمی که می‌خواهم بگویم…».

شما پیام اصلی را تقریبا در اوایل اظهارات خود بیان می‌کنید و بعدا در زمان نتیجه‌گیری یا جمع‌بندی دوباره به‌سراغ آن می‌روید. درواقع، می‌توانید پیام اصلی را به‌شیوه‌ای به‌پایان ببرید که گویا مخاطبان از اظهارات شما حمایت کرده‌اند؛ مثلا «به‌همین‌دلیل مطمئنم که استراتژی فوق‌العاده‌ای برای ساخت پایه‌ی مشتریان داریم».

audience

۳. موضوعات یا نکات صحبت خود را بشمارید

«شمارش نکات» راه دیگری است که به مخاطبان کمک می‌کند به حرف شما گوش دهند. زمانی‌که کسی در سخنان خود می‌گوید :«اول اینکه…، دوم اینکه…» ما به حرف او بهتر توجه می‌کنیم؛ زیرا این واژه‌ها، به ایده‌ی سخنران نظم و وضوح می‌دهد. بنابراین، نکات مهم مطلب خود را به‌ترتیب بشمارید. به‌عبارت‌دیگر، محتوای خود را با مجموعه‌ای از نکات مشخص سازمان‌دهی کنید (بین دو تا چهار مورد). «شمارش» باعث می‌شود مخاطبان درمقابل مباحثات هوشیار بمانند و درعین‌حال، مطمئن شوندا برای افکار و ایده‌هایتان ساختاری در نظر گرفته‌اید.

ساده‌ترین برچسب‌های ساختاری عبارت‌اند از: «اول…، دوم…، سوم…» یا «دلیل اول من این است که…، دلیل دوم این است که…» یا «راه اول…، راه دوم…« یا «گام اول…، گام دوم…» و نظیر آن. فرقی نمی‌کند موضوعات اصلی محتوای شما دو یا سه یا چهار مورد است. مهم این است که شما با ساختار واضح، شنوندگان را به صحبت خود مشتاق نگه‌ دارید.

۴. با سرعت آهسته صحبت کنید

شما با کاهش سرعت حرف‌های خود، می‌توانید به گوش‌دادن مخاطبان کمک کنید. هنگامی‌که فی‌البداهه حرف می‌زنیم، غالبا با شتاب بیشتری افکار خود را بیان می‌کنیم. به‌عبارت‌دیگر، سرعت حرف‌زدن ما از سرعت تفکر مخاطبان بیشتر است. حتی گاهی به‌اندازه‌ای سریع صحبت می‌کنیم که خودمان هم نمی‌توانیم افکارمان را جمع کنیم.

یکی از راه‌های آهسته‌کردن سرعت حرف‌زدن، این است که با فراغ‌خاطر صحبت کنید و به هریک از افکار و کلیدواژه‌های خود وزن خاصی بدهید. به‌عنوان‌ مثال، اگر درباره‌ی ت‌های جدید بخش منابع انسانی حرف می‌زنید، روی مزایای اصلی این بخش تأکید بیشتری کنید. به‌علاوه واژه‌هایی که بیانگر ایده و عقیده‌‌تان هستند، با لحن پررنگ‌تری بیان کنید؛ مثلا «من عقیده دارم…» یا «من می‌دانم…» یا «من مطمئن هستم…».

راه دوم آهسته صحبت‌کردن، این است که بین ایده‌های خود مکث کنید. هنگامی‌که ایده‌ای عنوان می‌شود، مخاطبان آن را می‌شنوند؛ اما در زمان وقفه‌ی بعد از اتمام جمله، ایده را تحلیل و درک می‌کنند. اگر بعد از توضیح هریک از افکار خود و قبل از شروع ایده‌ی بعدی کمی مکث کنید، به مخاطبان فرصت می‌دهید واقعا اصل منظور شما را متوجه شوند.

USE BODY LANGUAGE

۵. از زبان بدن استفاده کنید

بسته به اینکه ما در طول صحبت‌هایمان چگونه از حرکت دست‌ها و چشم‌ها و چهره‌ی خود استفاده می‌کنیم، مخاطبان نیز با درجات مختلفی به حرف ما گوش می‌دهند. در‌این‌زمینه، چند توصیه برای افراد تازه‌کار داریم:

۱. زمانی‌که با کسی حرف می‌زنید، مستقیما در چشم‌های او نگاه کنید. حتی اگر با تیمی ۱۰ نفره صحبت می‌کنید، سعی کنید با تک‌تک آن‌ها تماس چشمی برقرار کنید. وقتی به یک نفر نگاه می‌کنید، همه‌ی حاضران نگاه خیره‌ی شما را حس می‌کنند و با آنچه بیان‌شده، ارتباط برقرار می‌کنند؛

۲. با چهره‌ی خود نشان دهید آنچه می‌گویید، اهمیت دارد. چهره‌ای پرهیجان و سرزنده نه‌تنها شاهدی بر اهمیت صحبتتان است؛ بلکه انرژی بیشتری به صدای شما می‌بخشد و مخاطبان را در حال‌و‌هوای مباحثات نگه می‌دارد؛

۳. سرتان را بالا نگه‌ دارید و صاف بایستید یا بنشینید. این حالت حاکی از اعتماد شما به ایده‌هایی است که عنوان می‌کنید. به‌تبع، مخاطبان هم کشش بیشتری در سخنانتان حس می‌کنند و با اشتیاق بیشتری به مکالمات گوش می‌دهند.

۴. زمانی‌که می‌خواهید نکات اصلی را بیان کنید، با استفاده از حرکات باز، نظر مخاطبان را جلب کنید. حتی زمانی‌که ژست خاصی نگرفته‌اید، بازوهای خود را نسبتا باز نگه‌ دارید. در‌این‌صورت، نشان می‌دهید درباره‌ی گفته‌هایتان راحت و آرام هستید و حالت تدافعی ندارید.

۵. حرکات و رفتارهایی که نشانگر زبان مثبت بدن هستند، پیام تأثیرگذاری به حضار می‌رسانند؛ مثلا اینکه درمقابل افکارتان مشتاق هستید. درنتیجه، آن‌ها نیز انگیزه می‌گیرند تا به‌طورمشابه، به ایده‌های شما توجه کنند.

در دنیای امروز که همه‌جا عوامل حواس‌پرتی متعددی وجود دارد، گوش‌دادن کار سختی است. باوجوداین، اگر از پنج تکنیک یادشده استفاده کنید، به مخاطبان کمک می‌کنید حرف‌های شما را نه‌تنها با گوش، بلکه با ذهن و قلب خود بشنوند.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

زبان بدن افراد با اعتماد به نفس

وقتی حرکات حیوانات همچون پرندگان، خزندگان، ماهی‌ها و نحوه شکار و زندگی گروهی و فردی آن‌ها را می‌بینیم لذت می‌بریم. اصولا اکثر اختراعات بشر و یا بهتر است بگوییم تمامی آن‌ها، ملهم از طبیعت و راز بقای حیوانات بوده و هست که اصطلاحا به آن علم بیونیک می‌گویند.

 ما جرثقیل را از بندپایان، هواپیما را از پرندگان، آسمان خراش‌ها را از زنبور عسل، رادارها و دستگاه‌های صوتی را از خفاش و بسیاری از ابزارهای شکار و دفاع و استتار و بسیاری از داروهای پزشکی و هر آن‌چه در هنر و موسیقی داریم همه و همه را از ادراکات و الهامات موجود در طبیعت آموختیم. اما آیا از رفتار خود، یعنی وجنات و حرکات خودمان می‌توانیم چیزی بیاموزیم؟ ما که همه چیز را از طبیعت گرفتیم چه چیزی را می‌توانیم از خودمان و صرفا نوع انسان یاد بگیریم؟ زبان بدن که می‌توان آن را از پایه تحقیقات و مطالعات چار داروین به طور کلاسیک ردیابی کرد در کتاب expression of the emotions in man and animals. سرآغاز علوم رفتارگرایان و علاقه‌مندان به مطالعات رفتاری به حساب می‌آید.

اما آن‌طور که باید و شاید هنوز اسرار و شگفتی‌های آن کشف نشده است. محققان پیش‌بینی می‌کنند که در سال‌های آتی یک نوع ارتباط غیرکلامی از طریق ارتباط بین مغز انسان با کامپیوتر و سپس ارتباط مغز با مغز در پیش روی انسان‌ها است. این‌ها فرض‌های وسوسه‌انگیز است که ما هم در آینده سهمی در ادبیات غیرکلامی زبان بدن داشته باشیم، ضمن این‌که نسبت به حقیقت موضوع بیشتر باید حساس باشیم. از آن‌جا که در قرآن مجید نیز به زبان گوش و چشم و تمامی جوارح انسان اشاره دارد که هر کدام بر اعمال ما گواهی خواهند داد.

البته نتیجه‌گیری غیر علمی ما را از اهمیت موضوع دور خواهد ساخت. ولی تصورش لذت‌بخش است که شما روزی قادر به تغییر و ادراک رازهای درونی خود و دیگران شوید و کسی دیگر نتواند جلوی شما دروغ بگوید کما این‌که در حال حاضر بازرسان حرفه‌ای پلیس، فروشندگان حرفه‌ای کالاهای تجاری، مشاوران، مسوولان استخدام، مدیران و هنرپیشه‌های سینما و تئاتر به کسب مهارت در زبان بدن body language نیاز زیادی دارند و از آن استفاده می‌کنند. پژوهشگری به نام آلبرت مهرابیان به این نتیجه رسیده است که تاثیر کلی یک پیام ۷ درصد فقط به صورت کلام و ۳۸ درصد صوتی شامل تن صدا، نوسان صدا و دیگر عوامل صوتی و ۵۵ درصد غیرکلامی هستند (کتاب مقدمه زبان بدن – آلن – پیز) در مقاله‌ای در سایت self growth از جان بو ۶۵ درصد ارتباطات، غیرکلامی ذکر شده است. به هر حال بخش زیادی از مجموع عناصر یک پیام، غیرکلامی هستند. در پایان بخش بسیار کوچکی از میلیون‌ها علایمی را که در زبان بدن ما وجود دارد به صورت تیتروار جهت ترغیب خوانندگان عزیز به فراگیری این زبان بین‌المللی می‌آوریم. این قسمت از سایت مذکور تحت عنوان چگونه دروغ آشکار می‌شود؟ گرفته شده است.

علایم فریب:
حرکات فیزیکی بدن محدود، کند و سفت می‌شود. دست‌ها و پاها به سمت درون بدن جذب می‌شوند.
کسی که به شما دروغ می‌گوید کمتر به چشم‌هایتان نگاه می‌کند.
اول کلام بر زبان می‌آورد، بعد هیجان خود را بروز می‌دهد مثل این‌که هدیه‌ای می‌گیرد و بعد می‌گوید من عاشق آنم و بعد لبخند می‌زند. به جای آن‌که بین کلمات و هیجانات هم زمانی وجود داشته باشد.

دروغگو گاهی از دروغ گفتن مستقیم اجتناب می‌‌کند. او به جای جواب به تفسیر و توضیح می‌پردازد.
دروغگو بیش از حد طبیعی صحبت می‌کند و به جزییات غیرضروری جهت متقاعد کردن می‌پردازد.
لحن و صدای دروغگو یکنواخت است ولی در یک حرف راست به بعضی کلمات بیشتر از بقیه کلمات جمله تاکید می‌شود.
زمانی که می‌خواهید اقرار بگیرید موضوع را زیرکانه عوض کنید چنان‌چه شخصی از موضوع دوم استقبال کند و اشاره‌ای به بحث اول نکند، در حقیقت خود را از فشار موضوع اول خلاص کرده است. متوجه باشید همان‌طوری که کلمات یک جمله به تنهایی ناقل پیام جمله نیستند، در زبان بدن هم مجموعه علایم می‌تواند پیام اصلی را آشکار نماید. مثل خاراندن سر که یکی از علایم فراموشی یا دروغ، به شمار می‌رود، ممکن است در اثر عرق کردن یا شوره سر هم باشد البته تا رسیدن به مهارت در این زمینه‌ها راه طولانی و سختی در پیش است. تست زبان بدن که در ذیل آمده آزمون ساده‌ای جهت تشخیص مهارت شما در شناخت روابط بین فردی است. شما کدام جملات را مربوط به انسان‌های مسلط می‌دانید و کدام جملات را مربوط به آدم‌های تسلیم شده؟

آزمون:
۱- بالا انداختن شانه‌ها        مسلط     تسلیم
۲- لمس کردن همسر         مسلط     تسلیم
۳- لبخند زدن         مسلط     تسلیم
۴- قطع کردن سخن همسر           مسلط     تسلیم
۵- زل زدن به زمین          مسلط     تسلیم
۶- تکان دادن سر به دو طرف         مسلط     تسلیم
۷- قرار دادن دست روی بدن خود           مسلط     تسلیم
۸- قرار دادن کف دست‌ها به سمت پایین         مسلط     تسلیم
۹- خم کردن سر به یک سمت          مسلط     تسلیم
۱۰- صدای بلند           مسلط     تسلیم
۱۱- صدای بسیار نرم          مسلط     تسلیم
۱۲- اشاره با انگشتان به سمت همسر      مسلط     تسلیم
۱۳- قرار دادن کف دست‌ها به سمت بالا       مسلط     تسلیم
۱۴- تند حرف زدن         مسلط     تسلیم

محاسبه امتیازات:
تمام شماره‌های فرد “مسلط” و بقیه “تسلیم” هستند.
بر این اساس برای هر سوالی که جواب درست داده‌اید به خود یک امتیاز بدهید.
امتیاز ۴ به پایین: شما بسیاری از سرنخ‌های جسمی را از دست می‌دهید.
امتیاز ۸-۵: شما درباره حرکات مسلط و تسلیم دیگران درک متوسطی دارید.
امتیاز ۹ به بالا: شما به طور متوسط بیش از دیگران به سرنخ‌های جسمانی توجه دارید.

توضیحات:
روان‌شناسان مدت‌هاست که به علایم و زبان بدن توجه کرده‌اند و بر آن بوده‌اند که احساسات درونی دیگران را بخوانند. علم خواندن زبان بدن در اصل ادامه کار این روان‌شناس‌هاست. در این زمینه کتاب‌های متعددی به چاپ رسیده است، با این حال این کتاب‌ها همیشه قابل اعتماد نیستند.
اطلاع ما در این زمینه بیشتر ناشی از پژوهش‌های دیوید گیونز، انسان‌شناس و آلبرت شفلن، روان‌پزشک است. سوالات موجود در آزمون زیر از بررسی‌های این دو دانشمند اقتباس شده است. حرکات اشخاص مسلط معمولا به سمت شخص دیگری اشاره دارد. لمس کردن یا خیره شدن به کسی نشانه تسلط است. حرکات تسلیم‌وار اغلب حمایتگرانه هستند، مانند بدن خود را لمس کردن و یا بالا انداختن شانه‌ها. متاسفانه تسلیم بودن را با بی‌کفایتی یکی دانسته است. اما وما این طور نیست. اشخاص سر به زیر اغلب شاد، تعدیل یافته، مولد، و مفید هستند از این گذشته، یک شخص ممکن است همیشه و در برخورد با همه اشخاص تسلیم نباشد. بعضی‌ها با توجه به موقعیت تسلیم و یا مسلط می‌شوند. نشانه بلوغ و درایت این است که شخص در هر موقعیت با توجه به همان موقعیت رفتار کند.


مجله تفریحی سرگرمی دلفان

آخرین جستجو ها

دلتنگی ما تجهیزات آشپزخانه صنعتی آیریس وبلاگ جامع معماری قیمت لوازم یدکی دامپتراک HD465 رایگان فیلم بیمه گر انجام پروژ های اندروید اجناس فوق العاده فروشگاه مدیریت ارتباط مشتری نرم افزار،مقالات مدیریتی، CRM